۳ بازديد
افلااطون مسئله را بیشتر از دیدگاه تیمائوس بررسی کرد و از هندسه بهعنوان علم الفضا برداشت نمود ولی آن را به ارسطو واگذاشت تا تئوری فضا توپوز را کامل کند.از نظر ارسطو فضا مجموعهای از مکانها و فضا را بهعنوان ظرف تمام اشیاء توصیف مینماید ارسطو فضا را با ضرف قیاس میکند و آن را جای خالی میداند که بایستی پیرامون آن بسته باشد تا بتواند وجود داشته باشد درنتیجه برای آن نهایتی وجود دارد لوکریتوس نیز با اتکا بر نظریات ارسطو از فضا به بهعنوان خلاء یاد نمود و میگوید همه کائنات به دو چیز مبتنی است اجرام و خلأ که این اجرام در خلأ مکانی مخصوص به خود را دارا بوده و در آن در حرکتاند جیور دانو برونو در قرن شانزدهم با استناد به نظریه کوپرنیک نظریههایی در مقابل نظریه ارسطو عنوان کرد به عقیده او فضا از طریق آنچه در آن قرار دارد درک میشود و به فضای پیرامون یا فضای مابین تبدیل میگردد فضا مجموعهای است از روابط میان اشیاء و آنگونه که ارسطو بیان داشتهاست حتماً نمیبایست که از همه سمت محصور و همواره نهایتی داشته باشد